شاخصهای شعر کلاسیک هورامی (۱ـ۲ـ۳ـ٤ـ٥ـ٦ـ۷)/عادل محمدپور
«بیت» منفردا در ساختار شعر کلاسیک هورامی منزلت و جایگاه چندانی ندارد.
بە دلیل شبکە روابط درون شعری و انسجام ساختاری در اغلب متون شاعران بزرگ کلاسیک شعر هورامی نقش «بیت» و استقلال معنا، کە ترجیحا بسآمد آن، فرم مثنوی است؛ کم رنگ بە نظر می رسد.
در اغلب این نوع فرم ها آنچە کە جلب نظر می کند، شیوە چیدن و بافت طولی و عرضی بیتها و شبکە روابط شعر و عنصر روایت است کە متن را دارای «وحدت موضوع» كرده است.
برخلاف این رویکرد، شعر فارسی و شعر كُردی سورانی در بیشتر فرم «غزل و قصیده» بە دلیل ماهیت و بسامد آن، كمتر "عنصر وحدت موضوع" در آن مشهود است، به ویژه در غزلها کە وما هر بیت تقریبا از استقلال معنا برخوردار است.
بە قول د. کدکنی: "آنچه در زمینهی عمومی شعر فارسی در دوره قرن چهارم و . می توان یادآوری كرد، محدودیتی است كه خیال شاعران در محور عمودی شعر دارد و این میراث عرب و شعر شاعران جاهلی است كه در دوره اسلامی نیز تاثیر كرده و از شعر شاعران عرب به شعر گویندگان پارسی زبان راه یافته. "
چنین نرم ادبی/خصیصهای در شعر شاعران برجستە هورامی مثل بیسارانی، مولوی، احمد بَگ كوماسی و اشعار هجایی صیدی و. مشهود است. این ویژگی سبکی بعدا توسط گویندگان دیگر هورامی و سورانی از آن پیروی شدە است.
ساختارموسیقی بیرونی(وزن شعر) شعر هورامی را باید از افاعیل اسلوب عَروض عربی جدا كرد. این شعر در بافت طولی و عرضی خود از «ریتم و انسجام» برخوردار است و این متفاوت است با «قید تساوی» اركان عروضی در دومصراع.
در واقع این عنصر «آمیزهای از موسیقی آواییِ خوشه صداها(نغمهها= كركهها و زنگ صوتها) و موسیقی داخلی است کە مبانی "جمال شناختی شعر هورامی" را شكل داده است».
نقش ذهنی و صورخیال شعر هورامی ساده، بی پیرایه و تركیبی از خیال و واقعیت(رئال) است.
كوتاهی مصراعها- خصیصه شعر هجایی و همخوانی با موسیقی طبیعت- دلیلی برای نزدیكی با زبان مردم است.
علل این روند را باید در نزدیكی شاعران به طبیعت زیبای هورامان و اهتمام شاعر به تصویر «تشبیه و ذكر اجزای آن» و نهایتاً «قطب استعاره» دانست. در كنار اینها آوردن «فعل» نیز در شعر به عنوان «زنگ قافیه» از دیگر عوامل حركتبخش شعر هورامی است.
درباره این سایت