بررسی برخی واژە های مهم ادبی ،فرهنگی،اجتماعی/صباح جباری


‍ bawr ī bayān/بَور بیان
ترکیبی است که در ادبیات حماسی و ادب اسطوره ای فارسی و کردی زیاد به چشم میخوردکه  متاسفانه در معنی آن  کج فهمی دیده می شود.این جاندار که در اردوی سوراناهیتا یشت (آبان یشت) که خود به نوعی خدای آبهاست  نام آن آمده  و  اناهیتا را خدایی که جامه ای از بوربه تن دارد نام می برد، در همین یشت آمده است: بور جانوری است که در آب زندگی میکند. 
بیان:
این واژه جمع بَی است.بی تغییر واج یافته ی بغ و بگ باستان است.چنانکه در واژه ی بگستان نیز این دگرگونی رو شاهدیم و پس از بغستان و بغستون اکنون بیستون تلفظ میگردد.
تقریبا تمام شاهان ساسانی در سنگ نوشته های به جای مانده خود را، مزدیسن بَی معرفی میکنند.مزد یسن به معنی ستایش کننده ی مزداست.
و اما اهمیت بور یا همان سگ آبی چیست و چرا تا این اندازه قابل ستایش بوده است چنانکه در وندیداد آمده : اگر سگ آبی در جایی کشته شود خشکسالی و قحطی، قطعی است .
فلات ایران عموما سرزمینی خشک بوده و هست و ساکن شدن در فلات مرکزی پس از حفر قنات امکان پذیر شد، تا پیش از حفر قنات امکان زندگی در بخش های مرکزی ایران ممکن نبود.بدیهی است چنانچه این قناتها به هر دلیل دچار گرفتگی می شدند حیات انسانی در معرض نابودی قرار میگرفت و تنها جانداری که با رفت و آمد در مسیر این قنات ها ، مانع گرفتگی آنها میشد بور یا همان سگ آبی بود.در واقع حیات ساکنان بخش مرکزی ایران وابسته به بور بود و دلیل اهمیت این جاندار به خاطر باز نگه داشتن مسیر آب بود.
جالب اینکه در آیین مزد یسنی شاید سنگین ترین مجازات مربوط به کشتن همین جاندار باشد. بیست هزار تازیانه از دو نوع تازیانه و پس از آن برای برگشت آبادانی به آن منطقه باید کشنده ی بور اعدام شود.
بنا به تقدسی که این جاندار داشت در اسطور هایی چون درفش کاویانی کاوه و جامه ی رستم نیز با پوست بور سروکار داریم.بور بیان یا همان بور خدایان.
تغییر واج "و" میانه به "ب" در فارسی را در بسیاری از واژگان می توان دید مانند: سَوز به سبز یا واران به باران که هنوز در بسیاری از مناطق ایران سَوز و واران گفته میشود . این دگرگونی واجی در واژه ی بور نیز دیده می شود و ببر گفته می شود.
برداشت نادرستی که در این میان هست، اینکه عموما تصور از ببر ، همان ببری است که اکنون میشناسیم.در حالیکه این ببر هیچگاه در فلات ایران نزیسته و زیستگاهش بنگال بوده است.
بور بیان همان سگ آبی است 
دژمەن،دوژمن،دشمن
واژەای است مرکب از دو بخش دژ/دش و من
دژ/دش بە معنی بد، نا پسند است چنانکە در واژەی duŝahva دوش اهوە از ریشەی ahبە معنی نشستن آمدە،دش اهو یعنی مکان نشستن بد و ناپسند.این واژە دوش اخو، دوش اخ،دوژ اخ و نهایتا دوز اخ در آمدە کە دۆزەخ/دوزخ خواندە میشود.دوزخ یعنی مکان ناپسند برای نشستن.
بخش دوم :من
این ریشە از men هندواروپایی رسیدە کە در ایرانی آغازین man و در اوستا بە صورت manahآ مدە است.در پهلوی مێنێشن گردیدە(چنانکەدر آغاز بندهشن آمدە است پد منیشن یزدان/بە اندیشەی ایزدان).
من،منە بە معنی اندیشە است. ازین ریشە در فارسی واژە ای همچون منش ماندە است.
از ریشە menهندواروپایی در لاتینی meminereو در زبانهای نو همچون انگلیسی ، mean، mindرسیدە است.
دشمن، دژمەن،دوژمن یعنی آنکە اندیشەی بد دارد.



مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

یواست شعار ملی بیمه پاسارگاد، نمایندگی مفید Heidi راهـنـمــای گــرفــتــاران راز و رمز سلامتی biographycinema hersad مجله اينترنتي طراحي سايت پایگاه خبری میهن خبر